از نخبه گان بخش تا پخمه گان آن
علیرضا نصیرزاده بکرآباد؛ استفاده از دو رویکرد متفاوت و گاه همزمان سیاست مداران و کاندیداها برای جذب مردم و پیروزی در انتخابات منطقه یکی نخبه گرایی(افراد وقشر تأثیرگذار وفعال) و دیگری پخمه گرایی(افراد یا قشر تأثیر پذیر ومنفعل) است.اگر این تعریف از نخبه را قبول کنیم که نخبه مشتمل بر گروهي از افراد تأثیرگذار است كه در رشتهاي خاص برتري دارند. و این رشته خاص هم صرفاً با داشتن مدرک دکتری وفوق لیسانس خشک و خالی از دانشگاههای پولی نیست و نمی باشد. می توان طیف مختلفی از افراد شهرستان ازاساتید دانشگاه، مدیران،سیاستمداران،سرمایه داران ،صاحبان کارخانه وشرکتها، کارآفرینان،پزشکان،نظامیان، کارمندان عالی رتبه، نویسندگان، شاعران، روزنامه نگاران،صاحبان مطبوعات - سایتها وخبرگزاری ها، موسیقیدان، ورزشکاران، روحانیون و.... را جزء افراد نخبه محسوب کرد.البته بایست تأکید کنم که هر استادی یا پزشکی یا سرمایه داری به خودی خود نخبه محسوب نمی شود بلکه نخگبان باید از توان تأثیرگذاری برافراد دیگر و توان بسیج آنها را داشته باشند. یعنی نخبگان علاوه بر اینکه در رشته ای خاص متخصص ومجرب اند توان تأثیرگذاری مادی و معنوی برافراد دیگر را هم دارا هستند وصاحب ابزارهای مالی، سیاسی، اداری یا دینی و غیره اند.
حالا در اين بخش ازمیان متخصصان ومجربان در رشته ای خاص،چه کسانی نخبه اند؟ و از میان عامه وتوده مردم، چه کسانی پخمه اند؟ می توان با رویکردهای متفاوت، از مصادیق زیاد سخن گفت. اما سؤال اصلی این یادداشت این است که کاندیداهای انتخاباتی چرا وچگونه از نخبه ها وپخمه ها برای کسب قدرت ، حفظ و تداوم وگسترش آن ازاین دو قشر بیشتر استفاده می کنند؟به نظر من این امر ناشی از سه عامل عمده زیر می باشد:
1-نخبه هایاافراد متخصص وتأثیرگذاراغلب به دنبال منافع شخصی وخانوادگی خودبوده و هستند
2- پخمه ها یا افراد فاقد تخصص و بی نام و نشان اغلب فامیلها ونوچه های سراپاگوش نخبه ها هستند.
3- نخبه ها، پخمه ها وکاندیدها اغلب ساکن شهراند ویا بین شهر و روستا آسیلیدیرلار! وبا مسائل واقعی منطقه شان ارتباط مستمری ندارند.
نخبه ها اغلب ساکن شهرهای تبریز، تهران، اهر، ارومیه،و... هستند و در اعیاد و تعطیلات مختلف، انتخابات، مراسمات مختلف اعم از عروسی و مرثیه وغیره در روستا وزادگاهشان حضور پررنگ علی الخصوص درعروسی توی، عزا و ختم در مسجد هم نزدیکی های منبر می نشینند پخمه ها هم اغلب در زاغه ها ، حلبی آبادها و حاشیه های تبریز ،تهران ، ارومیه و... ودر روستاههای محروم منطقه ساکن اندو نقش دنباله رو نخبه ها در کارهای اجتماعی وسیاسی منطقه دارند و در انتخابات توسط آنها سازماندهی وبسیج میشوند و ازحاشیه های شهرها توسط اتوبوسها ومینی بوسها به منطقه آورده میشوند ویا از روز و شب قبل رأی گیری، نخبه ها در روستاهایشان حاضر بعضی را با پول ویا با شگردهای گوناگون به پای صندوق های رأی می کشانند. افراد کاندیدا چطور که اکثر نخبه ها و پخمه های تأثیرگذار ساکن شهراند آنهاهم اغلب شان ساکن شهراند فقط بچگی شان یا شناسنامه شان از روستایشان بوده وهست.ازاینرو تبلیغات،سازماندهی،تصمیمات وکارهای عمده علی الخصوص ازتبریز ،تهران و اهر برای منطقه گرفته می شود.
خلاصه ای ازمطالب ذکر شده :
1- نخبه های تأثیر گذار در انتخابات منطقه اغلب شهرنشین اند - كانديداها شهر نشين هستند
2- پخمه های تأثیر پذیر و سیاهی لشکر نخبه ها هم اغلب ساکن حاشیه های شهراند و یا جز محرومان روستاها یا جز روستاهای عقب مانده اند.
نتیجه گیری: این بازیگران عمده در انتخابات منطقه ا(کاندیداها،نخبه ها وپخمه ها) ارتباط واقعی ومستمری با مسائل ومشکلات منطقه ندارند. و لزومی هم برای این کار نمی بینند ومنافع هر سه گروه به نحوی تأمین میشود.
نظرات شما عزیزان:
|